پیرمرد ۷۰ساله که در جنایتی تکان دهنده پس از کشتن پسرش که تازه از استرالیا آمده جسدش را به طرز عجیبی پس ازمثله کردن در نقاط مختلف جغرافیایی رها میکند این کار او پس ازجنایت از دیدگاه روانشناختی مورد بررسی قرار گرفته است.
۱۲ مردادماه سال گذشته با پیدا شدن یک جفت دست قطع شده در یک سطل زباله درشهرقدس پلیس درتلاش بود هویت متعلق به این اندامها را کشف کند که ساعتی بعد گزارش پیدا شدن یک جفت پای انسان در شهریار ماجرا را مهیجتر کرد.
طولی نکشید هویت جسد مثله شده با تیزهوشی کارآگاهان جنایی کشف شد.
درادامه رسیدگی به این پرونده برای کشف معمایی تازه تر، چون کشف عامل جنایت تحقیقات کارآگاهان با شناسایی خانواده مقتول قوت گرفت.
پدر ودختر راهی اداره پلیس شدند در بازجوییهای اولیه پدر راز جنایت را درهمان دقایق اولیه برملا کرد او مدعی شد که پسرم روانی بود او را درخواب کشتم تا نفس راحتی بکشم بعد جسد را مثله کردم تا راز این جنایت مخفی بماند، اما این اظهارات او باتوجه به توانایی جسمانی اش کمی سخت به نظر میرسید تا اینکه در بازجوییهای بعدی مشخص شد دخترش نیز به او کمک کرده است. او یک پزشک است پس از اعترافهای متهم میانسال او به اتهام قتل عمد به دادسرا منتقل شده و تحقیقات بازپرس از وی ادامه دارد.
نگاه کارشناسی
سحر بوجار زاده، کارشناس ارشد روانشناسی
اگر چه قتل به خودی خود جرم و گناهی بزرگ است، اما ارتکاب آن از سوی نزدیکترین افراد خانواده به مراتب تکان دهندهتر و غیر قابل باورتر است.
در بررسی پروندهی مورد نظر پسر متهم دارای اختلال روانی اسکیزوفرنی بوده و زندگی آشفتهای داشته و از همان دوران جوانی مبتلا به این بیماری شده است. چندین بار به صورت کوتاه مدت در بیمارستان بستری شده و تحت نظر پزشک بوده اند و درمان قطعی برای وی انجام نپذیرفته است.
در توضیح مختصر راجع به این اختلال میتوان گفت که: اسکیزوفرنی نوعی اختلال شدید روانی است که بر کل شخصیت تاثیر میگذارد و چهار مشخصهی اصلی آن در خود فرورفتگی، دوگانگی در تفکر و تصمیم گیری، کم شدن یا نبودن عواطف و احساسات، و اختلال در تفکر (وجود هذیان و توهم، احساس بدبینی و گزند و آسیب) است؛ و از آنجایی که مهمترین مهمترین وظیفه خانواده به رسمیت شناختن بیماری در عضو خانواده است. متاسفانه خیلی از خانوادهها وجود بیماری روانی را در فرزند، همسر، یا والدین خود انکار میکنند و یا اینکه میگویند او بیمار نیست اگر بخواهد میتواند خیلی بهتر رفتار کند و تمارض میکند. اما خانواده نمیداند که بیمار بیش از همه از وضعیت خویش رنج میبرد و بدون کمک حرفهای روان پزشک قادر به تغییر رفتار خود نیست و توقع بیجا بستگان بر مشکل او میافزاید. از طرفی دیگر نیز تلاشهای ناموفق مقتول همراه با اتلاف هزینههای مالی سنگین به منظور مهاجرت و اقامت در کشور استرالیا باعث تشدید نشانههای بیماری و تهدیدهای مکرر اعضای خانواده به قتل، در نهایت منجر به کاهش آستانهی تحمل پدر خانواده وقتل گردیده است.
پس از قتل نیز در روند بررسی و پیدایش اعضای بدن در نقاط مختلف که حکایت از مثله کردن جسد دارد حکایت از خشمهای سرکوب شده و فقدان عذاب وجدان پدر هنگام انجام این عمل بوده است.
منبع: ۱۰۰ آنلاین